بسم الله الرحمن الرحیم
صلی الله علی سیدنا و مولانا حجه ابن الحسن المهدی عجل الله تعلی فرجه الشریف
آی آدمها هنارس !
ما جوانها !ما روشن فکرها ! ما آینده ساز ها ! ما تافته های جدا بافته ! ما بازوهای جامعه ! ما گنده ها ! ما که توپ دنیا تکانمان نمیدهد ! ما که ادا ادفارمان و افاده هامان گوش عالم و آدم رو کر کرده هست ! ما که اووووووووف ما !!! ماکجاییم !؟دغدغه های ما کجاست !؟رنگ دغدغه هایمان چرا این رنگیست ؟دنیایمان چرا این شکلیست !؟چرا دنیایمان همرنگ افکارمان نیست ؟ ما گم شدگان !ما کجاییم ؟
بیایید پیدا شویم ، بیایید از بالاتر به دنیایمان بنگریم ، بیایید دو دو تا چهارتایمان را که آموخته ایم و برایش فخرمان را فروخته ایم کمی خرج کنیم و اگر اشتب آموخته ایم اصلاحش کنیم ! بیایید به سوالاتمان کمی پاسخ دهیم و حد اقل تکلیف خودمان را با خودمان روشن کنیم . بیایید ببینیم کی هستیم و ببینیم کجا هستیم و ببینیم به کجا خواهیم رفت .بله همان سوالات تکراری که همیشه شنیده ایم و پاسخش را داده ایم و برایمان انباری کلیشه خانه ی زهنمان را پر کرده اند .آیا وقت آن نرسیده هست که کمی اصلاحشان کنیم ؟
باید عمیقتر اندیشید به آنکه از کجا آمده ام و به کجا میروم و چگونه باید بروم ! بله تو میدانی او میداند و ما میدانیم و متاسفانه آنقدر میدانیم که فقط میدانیم و نه بیشتر !آنقدر میدانیم که برایمان مهم نیستند و تبدیل شده اند به دانسته های بیمصرف ذهنمان !
به شما برنخورد دوست عزیز !به شما هم برنخورد و همینطور به شما و شما و n تا شمای دیگر !من نیز با شمایم و در جمع ما میشویم همان ماهایی که از پاکان عالمیم و آدم بده همسایه ی مان هست !!!به ما برنخورد که عالمان بی عملیم! نمیدانم چرا شاید با نگاهی به جهان و با حسابی دو دو تا چهار تا این را میگویم !شاید
شاید به این دلیل است که میبینم دنیا در دست آنهاست ! بله همانهایی که استکبار جهانی مینامندشان و به صورت شعار مرگ بر آنها را در گوشمان کپی پیست کرده اند به طوری که برخی از ماها از تکرار این شعار و شنیدنش با مراجعه به عقل روشن فکرمان از دنیا بیزار میشویم و میگریزیم از دست انسانهای متحجر شعاری مزاج !مقصر این نظام کیست ما نوبرهایی که فقط میگوییم پیس پیس و میرویم پی کارمان بدون آنکه در مورد استکبار تحقیق کنیم ؟ یا آن شعاری مزاجها که راه دیگری بلد نیستند برای بیان افکارشان ! این بماند ، ما قرار بود از بالاتر بنگریم .پس میرویم بالای جهانمان بالای کره ی زمین ، تا ببینیم و نتیجه بگیریم.
چه میبینیم ؟
یک زمین زیبا یک زمین منظم و انسانهای مدرن با کلی تجهیزاتی که خود خلق کرده اند و در کنار یکدیگر به خوبی و خوشی زندگی میکنند ، احتمالا سرانشان این آرامش و آسایش را برایشان آفریده اند پس سران ما کجایند ؟ ما چرا در این زمین منظم و زیبا نقش نداریم ؟ چرا حق انسانیت نداریم !؟ چرا مهاجر زندگی میکنیم ؟ چرا زیر فشار اقتصادی زندگی میکنیم ؟ چرا زیر بمب و موشک زندگی میکنیم ؟ چرا نسل کشی میشویم ؟ چرا ؟ مگر ما بهترین افکار را برای زندگی در این دنیا نداریم ؟ مگر خداوند زمین و آسمان را نداریم ؟ مگر قرآن را نداریم ؟ مگر اهل بیت را نداریم ؟ مگر امام زمان را نداریم ؟
بیایید کمی بیشتر زوم کنیم روی زمینمان شاید مساله جوری دیگر است ! یک زمین زیبا یک زمین منظم و انسانهای مدرن با کلی تجهیزاتی که خود خلق کرده اند و در کنار یکدیگر به خوبی و خوشی زندگی میکنند و احتمالا سرانشان این آرامش و آسایش را برایشان آفریده اند ، اما چگونه این شده اند و ما نشده ایم ؟ به نظر میرسد سران آنها روششان با سران ما فرق دارد ! آنها مدیریت میکنند مسائل تمام جهان را در جلسات سالانه اولدنبرگشان و آنها برنامه ریزی میکنند برای تمام انسانها آنها برای خودشان حق تراشیده اند که برای تمام انسانهای جهان تصمیم بگیرند آنها میتوانند هر کجا که به نظرشان نیاز باشد نیروی نظامی بفرستند و هر کجا که بخواهند انسانها را به جان هم میاندازند تا انسانها نتوانند پیشرفت کنند و میتوانند از اعتقادات هر قومی به ضررشان سوء استفاده کنند و حکومت کنند بر انسانها! به نظر میرسد این حق از باور یهودیتشان نشات میگیرد همان باور که آنها را برترین انسانهای زمین دانسته است و به هر قیمتی که شده حاکم جهانشان ساخته است!عجب ، زمینمان رنگ عوض کرد !چه زشت گشت و پر از فساد !و ما بازیچه این روزگار ساخته آنهاییم ، آنها استکبار جهان اند و طاغوتات جهان و کارشان بیرون راندن ما از نور به سوی ظلمات هست و به این روش زندگی بهشت گونه خودشان را برای خودشان ساخته اند .
شاید اینگونه باشد اما شاید ما بیشتر از آن طاغوت ها مقصر هستیم برای ساخت این زمین زشت و مفسد ! ماهایی که دغدغه اصلی مان که ساخت جهانی زیبا و با افکار معنوی خودمان هست، تبدیل شده به اینکه چگونه میتوانیم شبیه جوانان آنها باشیم و خوشبخت ! ما خوشبختی آنها را باور کرده ایم نه خوشبختی ناشی از افکار زیبای خودمان را ! و عملا میگوییم بگذار افکارمان در جای خودشان خاک بخورد ! و ما جوانان سست عنصر و ما جوانان بی اراده و ما جوانان پر ادعا و ما جوانان داغون و ما جوانان رسوا !
شاید نیاز باشد تغییر دهیم زندگی مان را با بازگشت به خودمان و با بازگشت به خدای خودمان و به بازگشت به قرآن و ائمه خودمان و با بازگشت به امام زمان و ولی امر اصلی خودمان که غریبانه از دست ما دلی خون دارد ! شاید نیاز باشد تغییر دهیم قضایمان را در این شبهای قدر به قضایی جوانی که مسول این نباشد که امام زمانش بگوید " اگر شیعیان من به اندازه تشنه ای که آب میخواهد مرا میخواستند ظهور میکردم " . شاید لازم باشد به خود و دنیای فعلی خودمان اعتراض کنیم و دنیای زیباتری از آن بسازیم . شاید لازم باشد خودمان را پیدا کنیم و باور کنیم که " همدلی نیروهای آخرالزمان رمز سعادت هست " بدون اینکه مسائل را قاطی کنیم باهم بدون در نظر گرفتن تعصبات ملیتی بدون در نظر گرفتن رنگ پوستمان و بدون در نظر گرفتن لحجه و زبانهایمان و بدون در نظر گرفتن سایز چشمها و دماغهایمان و شاید لازم باشد که هرگز نگوییم فلانی با فلان رنگ و فلان ملیت و فلان پست و فلان اعتقاد ، فلان کار را کرد و در نتیجه این اعتقادهایمان بی رنگند !!! شاید لازم باشد خدا را بهتر باور کنیم و امام زمانمان را هم ....
شاید لازم باشد فریاد بزنیم که آی مردم هنارس !!!
الهم عجل لولیک الفرج
_________________________
دوستان لطفا این حقیر را به خاطر زیاده گویی و شاید گزافه گویی ببخشید و برای بحث بیشتر در راستای اصلاح گفته ها و افکارم نیازمند یاری شما دوستان عالم و گرامی هستم .انجمن کلبه انتظار منتظر شما دوستان عزیز هست
نویسنده : معترض حقیر