اعتراض سیتی!!!

سعی داریم با کسب علم و دانش در جهت اعتراض به نظام ظلم و ظالم قدمی در جهت امام زمانمون برداریم

اعتراض سیتی!!!

سعی داریم با کسب علم و دانش در جهت اعتراض به نظام ظلم و ظالم قدمی در جهت امام زمانمون برداریم

اعتراض سیتی!!!

علی بن ابی‌طالب(ع): کسی که در برابر منکر با دل و دست و زبان خویش اعتراض نکند، او مرده‌ای است در میان زندگان.

سعی داریم با کسب علم و دانش در جهت اعتراض به نظام ظلم و ظالم قدمی در جهت امام زمانمون برداریم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندها

۸ مطلب با موضوع «علمی» ثبت شده است

۲۷
بهمن

بعضیا هم هستن که روشن فکرن ولی از نوع کله لامپی:

امروزه در فضای اینترنت بحثهای داغ فراوانی وجود دارد و از همه داغترش بحثهای عقیدتی هست که مورد توجه اکثر روشن فکران فضای مجازی هست و در موردش بحثها و نقدها و پستها در دهکده مجازی رد و بدل میشود !

اما این روشن فکران چند دسته هستند:
۱-آنهایی که واقعا دغدغه دارند و دوست دارند چیزی یاد بگیرند و چیزی یاد بدهند :
الف- بی مطالعه وارد بحث میشوند یا منبعشان فقط منابع بی در و پیکر اینترنت هست .
ب-با مطالعه وارد میشوند ولی قدرت تحلیل صحیح مطالعاتشان  را ندارند.
ج- با مطالعه کامل و تحلیل صحیح و تو پر وارد میشوند .


۲- آنهایی که دغدغه ای ندارند و گاهی ادای دغدغه دارها رو در میارن تا توجهی جلب نمایند :
الف- بی مطالعه وارد بحث میشوند یا منبعشان فقط منابع بی در و پیکر اینترنت هست .
ب-با مطالعه وارد میشوند ولی قدرت تحلیل صحیح مطالعاتشان  را ندارند.
ج- با مطالعه کامل و تحلیل صحیح و تو پر وارد میشوند .


۳- آنهایی که دغدغه اشان خراب هست و جانب دارانه و با ابزاری چون سفسطه میخواهند هر طور شده به نفع اربابانشان بحث را ببرند :
الف- بی مطالعه وارد بحث میشوند یا منبعشان فقط منابع بی در و پیکر اینترنت هست .
ب-با مطالعه وارد میشوند ولی قدرت تحلیل صحیح مطالعاتشان  را ندارند.
ج- با مطالعه کامل و تحلیل صحیح و تو پر وارد میشوند .

 

این گروهها با تقسیم بندی زیر شاخه هایشان به دو گروه روشن فکر و کله لامپی تقسیم میشن !
روشن فکرها برای جامعه مفید هستند و باعث رشد و ترقی جامعه میشوند ولی کله لامپیها چون خرسی میمانند که با بی خردی بر خود و جامعه خود آسیب وارد میکنند .


 

بیاییم مسولیت حرفهایی رو که در دنیا مجازی میزنیم به عهده بگیریم تا خواسته و ناخواسته به جامعه و دین و ایمانمون ضربه نزنیم مخصوصا ما جوانهایی که نه حوصله خواندن مقالات علمی رو داریم و نه کنترل احساساتمان را و تا یک شبهه در اینترنت میبینیم زمین و زمان را به هم ریخته و قبل از تحقیق , seo یا محبوبیت مطلب رو در اینترنت بالا میبریم به طوری که بعدا پشیمانی سودی نخواهد داشت و با دست خودمان تیشه بر ریشه خودمان زده ایم !و البته گاهی هم مقاله میخوانیم ولی مقاله دشمن را و برای مقایسه کردنش با مقاله دوست تنبلیمان گل میکند و گاهی هم متاسفانه به دلیل عدم فعالیت دوستان مقاله ای در جواب شبهه یافت نمیشود که آن هم راه دارد و اگر شخص روشن فکر باشد دنبال راهش خواهد گشت.
شاید بگویید تا بحث راه نندازیم رفع شبهه نمیشود ! ما برنامه نویسها یک جمله معروف داریم و اون اینه که چرخ رو دوباره اختراع نمیکنیم !‌شما هم کمی تحقیق کنید و بعد داد و بیداد مجازی راه بیندازید !اگر به نتیجه رسیدین که هیچ مگر نه جبهه تان را عوض کنید و به جبهه دشمن بپیوندید که تیر از دشمن خوردن بسی آسانتر از دوست خوردن هست .

این را هم اضافه کنم که به شخصه حس میکنم از عاملین به دین شیعه واقعی بسیار کم یافت میشوند و خود این حقیر هم ادعایی ندارم که به دینم آنطور که حقش هست عمل کردم و میکنم و بسیار در برابر خودم و دینم شرمنده ام . نمیخواهم مشکل را گردن شیطان بیاندازم و قطعا مشکل از مسلمانی خود ماست ولی شیطان هم نقش موثری در بی دینی جامعه ای دارد که از پدران خود یعنی ایمه علیهم السلام جدا افتاده اند .همه میدانیم که اگر یک سنگ را من از طرفی و شیطان از طرف دیگر هل بدهد هر کدام قویتر بودیم میبریم ولی وقتی آن سنگ را هر دو از یک سو هل بدهیم قطعا شیطان میبرد و بی دینی آن سنگ هست که شیطان در حل دادنش همراه جامعه ی دور از پدر هست .پس بیایید منصفانه قبول کنیم که عیب از مسلمانی(خرس) ماست و دین (چوپان ما ) را به بهانه کشتن شیطان(مگس) نابود نکنیم !

قابل توجه بعضیها که در جمع شیعه ها هستن ولی خدمت به دشمن میکنن !!!
بیایید خودمان را قضاوت کنیم !کله لامپی نبودن کار سختی نیست !

 

۱۸
مهر

بسم الله الرحمن الرحیم 
صلی الله علی سیدنا و مولانا حجه ابن الحسن المهدی عجل الله تعلی فرج
من نمیفهمم اهل سنت بر چه اساسی ولایت رو قبول نکردن !؟
در صورتی که بزرگان خودشان از جمله ابن حجر اسقلانی گفتن اگر 8 نفر از صحابه حدیثی رو نقل کنن متواتره و کسی که به حدیث ایمان نداشته باشه کافر هست و جناب اندلسی این تعداد رو 4 نفر معرفی کردن !!!
و این در حالیست که واقعه غدیر رو علارغم اینکه خلیفه دوم نشر حدیث رو ممنوع کرد و احادیث خودش رو سوزاند 132 نفر نقل کردن و این یعنی فوق تواتر !!!
حادثه ای که یکی از بزرگترین اجتماعات مسلمانان بوده و حدود 120 تا 180 هزار نفر درش شرکت داشتن و طبق روایات در مدینه پیر مردها و بچه ها باقی مانده بودن و حتی مسلمین از یمن و دیگر شهرها هم فراخوانده شدن تا در حجه الوداع شرکت کنند و پیامبر در او روز بسیار گرم به مدت یک سعت خطبه خواندند و فضیلتهای امام علی علیه السلام رو بیان کردند و سپس ایشان را به عنوان مولای مسلمانان معرفی کردن و عمامه خودشان را بر سرش نهادند و حتی در خطبه اسامی 12 امام را ذکر کردند و مشخصاتشان را گفتند .
سپس یک بیعت عمومی گرفتند و از مردم خواستند تا همراه حضرت کلمات بیعت با امام علی علیه السلام رو تکرار کنند و سپس خلیفه اول و دوم را از میان جمعیت فراخواندند و بهشون دستور بیعت دادند و آن دو بیعت کردند و حسان ابن ثابت شعری در این مورد سرود و تقدیم حضار کرد و سپس پیامبر از حجاج خواستند تا با اام علی علیه السلام بیعت کنند و صف بزرگی شکل گرفت و به مدت سه روز حجاج با امام علی علیه السلام بیعت کردند و حتی پیامبر به زنها دستور داد بیعت کنند چیزی که هیچ جا سابقه نداشته !!!و این بیعت به این صورت بود که تشت آبی در زیر دیواره ی خیمه امام علی علیه السلام قرار دادند و امام علی علیه السلام داخل خیمه دستش را در اب فرو میکرد و زنان در بیرون خیمه دستشان را در اب فرو کردند و بیعت کردند .
پیامبر خدا تمام حجتها رو بر مردم تمام کردند و حادثه ای رو رقم زدند که هیچ عذر و بهانه ای باقی نمونه ولی مردم چه کردند !!!؟
خدایا هزاران مرتبه شکرت که دین حقت تشیع اثنا عشری را به من و دوستان نعمت دادی 
پیشاپیش عید بزرگ جهان انسانیت عید ولایت و شروع فصل حق و حقیقت رو خدمت مولا صاحبالزمان عجل الله تعلی فرج و شیعیان آن حضرت و دیگر انسانهای آزاده و خواهان حق و حقیقت تبریک و تهنیت عرض میکنم

۲۷
تیر

بسم الله الرحمن الرحیم

صلی الله علی سیدنا و مولانا حجه ابن الحسن المهدی عجل الله تعلی فرجه الشریف

آی آدمها هنارس !

ما جوانها !ما روشن فکرها ! ما آینده ساز ها ! ما تافته های جدا بافته ! ما بازوهای جامعه ! ما گنده ها ! ما که توپ دنیا تکانمان نمیدهد ! ما که ادا ادفارمان و افاده هامان گوش عالم و آدم رو کر کرده هست ! ما که اووووووووف ما !!! ماکجاییم !؟دغدغه های ما کجاست !؟رنگ دغدغه هایمان چرا این رنگیست ؟دنیایمان چرا این شکلیست !؟چرا دنیایمان همرنگ افکارمان نیست ؟ ما گم شدگان !ما کجاییم ؟

بیایید پیدا شویم ، بیایید از بالاتر به دنیایمان بنگریم ، بیایید دو دو تا چهارتایمان را که آموخته ایم و برایش فخرمان را فروخته ایم کمی خرج کنیم و اگر اشتب آموخته ایم اصلاحش کنیم ! بیایید به سوالاتمان کمی پاسخ دهیم و حد اقل تکلیف خودمان را با خودمان روشن کنیم . بیایید ببینیم کی هستیم و ببینیم کجا هستیم و ببینیم به کجا خواهیم رفت .بله همان سوالات تکراری که همیشه شنیده ایم و پاسخش را داده ایم و برایمان انباری کلیشه خانه ی زهنمان را پر کرده اند .آیا وقت آن نرسیده هست که کمی اصلاحشان کنیم ؟

باید عمیقتر اندیشید به آنکه از کجا آمده ام و به کجا میروم و چگونه باید بروم ! بله تو میدانی او میداند و ما میدانیم و متاسفانه آنقدر میدانیم که فقط میدانیم و نه بیشتر !آنقدر میدانیم که برایمان مهم نیستند و تبدیل شده اند به دانسته های بیمصرف ذهنمان !

به شما برنخورد دوست عزیز !به شما هم برنخورد و همینطور به شما و شما و n تا شمای دیگر !من نیز با شمایم و در جمع ما میشویم همان ماهایی که از پاکان عالمیم و آدم بده همسایه ی مان هست !!!به ما برنخورد که عالمان بی عملیم! نمیدانم چرا شاید با نگاهی به جهان و با حسابی دو دو تا چهار تا این را میگویم !شاید

شاید به این دلیل است که میبینم دنیا در دست آنهاست ! بله همانهایی که استکبار جهانی مینامندشان و به صورت شعار مرگ بر آنها را در گوشمان کپی پیست کرده اند به طوری که برخی از ماها از تکرار این شعار و شنیدنش با مراجعه به عقل روشن فکرمان از دنیا بیزار میشویم و میگریزیم از دست انسانهای متحجر شعاری مزاج !مقصر این نظام کیست ما نوبرهایی که فقط میگوییم پیس پیس و میرویم پی کارمان بدون آنکه در مورد استکبار تحقیق کنیم ؟ یا آن شعاری مزاجها که راه دیگری بلد نیستند برای بیان افکارشان ! این بماند ، ما قرار بود از بالاتر بنگریم .پس میرویم بالای جهانمان بالای کره ی زمین ، تا ببینیم و نتیجه بگیریم.

چه میبینیم ؟

یک زمین زیبا یک زمین منظم و انسانهای مدرن با کلی تجهیزاتی که خود خلق کرده اند و در کنار یکدیگر به خوبی و خوشی زندگی میکنند ، احتمالا سرانشان این آرامش و آسایش را برایشان آفریده اند پس سران ما کجایند ؟ ما چرا در این زمین منظم و زیبا نقش نداریم ؟ چرا حق انسانیت نداریم !؟ چرا مهاجر زندگی میکنیم ؟ چرا زیر فشار اقتصادی زندگی میکنیم ؟ چرا زیر بمب و موشک زندگی میکنیم ؟ چرا نسل کشی میشویم ؟ چرا ؟ مگر ما بهترین افکار را برای زندگی در این دنیا نداریم ؟ مگر خداوند زمین و آسمان را نداریم ؟ مگر قرآن را نداریم ؟ مگر اهل بیت را نداریم ؟ مگر امام زمان را نداریم ؟

بیایید کمی بیشتر زوم کنیم روی زمینمان شاید مساله جوری دیگر است ! یک زمین زیبا یک زمین منظم و انسانهای مدرن با کلی تجهیزاتی که خود خلق کرده اند و در کنار یکدیگر به خوبی و خوشی زندگی میکنند و احتمالا سرانشان این آرامش و آسایش را برایشان آفریده اند ، اما چگونه این شده اند و ما نشده ایم ؟ به نظر میرسد سران آنها روششان با سران ما فرق دارد ! آنها مدیریت میکنند مسائل  تمام جهان را در جلسات سالانه اولدنبرگشان و آنها برنامه ریزی میکنند برای تمام انسانها آنها برای خودشان حق تراشیده اند که برای تمام انسانهای جهان تصمیم بگیرند آنها میتوانند هر کجا که به نظرشان نیاز باشد نیروی نظامی بفرستند و هر کجا که بخواهند انسانها را به جان هم میاندازند تا انسانها نتوانند پیشرفت کنند و میتوانند از اعتقادات هر قومی به ضررشان سوء استفاده کنند  و حکومت کنند بر انسانها! به نظر میرسد این حق از باور یهودیتشان نشات میگیرد همان باور که آنها را برترین انسانهای زمین دانسته است و به هر قیمتی که شده حاکم جهانشان ساخته است!عجب ، زمینمان رنگ عوض کرد !چه زشت گشت و پر از فساد !و ما بازیچه این روزگار ساخته آنهاییم ، آنها استکبار جهان اند و طاغوتات جهان و کارشان بیرون راندن ما از نور به سوی ظلمات هست و به این روش زندگی بهشت گونه خودشان را برای خودشان ساخته اند .

شاید اینگونه باشد اما شاید ما بیشتر از آن طاغوت ها مقصر هستیم برای ساخت این زمین زشت و مفسد ! ماهایی که دغدغه اصلی مان که ساخت جهانی زیبا  و با افکار معنوی  خودمان هست، تبدیل شده به اینکه چگونه میتوانیم شبیه جوانان آنها باشیم و خوشبخت ! ما خوشبختی آنها را باور کرده ایم نه خوشبختی ناشی از افکار زیبای خودمان را ! و عملا میگوییم بگذار افکارمان در جای خودشان خاک بخورد ! و ما جوانان سست عنصر و ما جوانان بی اراده و ما جوانان پر ادعا و ما جوانان داغون و ما جوانان رسوا !

شاید نیاز باشد  تغییر دهیم زندگی مان را با بازگشت به خودمان و با بازگشت به خدای خودمان و به بازگشت به قرآن و ائمه خودمان و با بازگشت به امام زمان و ولی امر اصلی خودمان که غریبانه از دست ما دلی خون دارد ! شاید نیاز باشد تغییر دهیم قضایمان را در این شبهای قدر به قضایی جوانی که مسول این نباشد که امام زمانش بگوید " اگر شیعیان من به اندازه تشنه ای که آب میخواهد مرا میخواستند ظهور میکردم " . شاید لازم باشد به خود و دنیای فعلی خودمان اعتراض کنیم و دنیای زیباتری از آن بسازیم . شاید لازم باشد خودمان را پیدا کنیم و باور کنیم که " همدلی نیروهای آخرالزمان رمز سعادت هست " بدون اینکه مسائل را قاطی کنیم باهم بدون در نظر گرفتن تعصبات ملیتی بدون در نظر گرفتن رنگ پوستمان و بدون در نظر گرفتن لحجه و زبانهایمان و بدون در نظر گرفتن سایز چشمها و دماغهایمان و شاید لازم باشد که هرگز نگوییم فلانی با فلان رنگ و فلان ملیت و فلان پست و فلان اعتقاد ، فلان کار را کرد و در نتیجه این اعتقادهایمان بی رنگند !!! شاید لازم باشد خدا را بهتر باور کنیم و امام زمانمان را هم ....

شاید لازم باشد فریاد بزنیم که آی مردم هنارس !!!

الهم عجل لولیک الفرج

_________________________

دوستان لطفا این حقیر را به خاطر زیاده گویی و شاید گزافه گویی ببخشید و برای بحث بیشتر در راستای اصلاح گفته ها و افکارم  نیازمند یاری شما دوستان عالم و گرامی هستم .انجمن کلبه انتظار منتظر شما دوستان عزیز هست

kabootar.net/forum

نویسنده : معترض حقیر

۲۵
بهمن

سلام دوستان 


امروز روز جهانی ولنتاین هست و طبق افسانه هایی که موجود هست احتمالا پادشاه روم به سربازهاش اجازه ازدواج نمیداد تا درگیر زندگی نشده و همیشه آماده نبرد باشن و کشیش ولنتین به طور پنهانی سربازان رو به عقد دختران مورد علاقشون در میاورد و خود کشیش هم به دلیل کشیش بودن اجازه ازدواج نداشت ولی علاقمند به دختری بود و احتمالا به دست پادشاه روم کشته شد!!!!!و غرب این روز رو به عنوان روز عشق و روز ولنتاین جشن میگیرن!؟

امروزه تو جامعه ی ما هم این روز برای جوانان طرفداران زیادی داره که برای من بسیار گنگ و باعث تعجب هست!جوانان ما اینقدر که ولنتاین رو جدی قبول دارن شاید روز زن و روز مرد رو که پشت سرش ولادت بزرگ مرد تاریخ بشیریت امام علی علیه السلام و ولادت برجسته ترین و کاملترین زن جامعه ی بشریت یعنی فاطمه زهرا سلام الله علیها هست رو با شور و حرارت دوست نداشته باشن!

به نظر این حقیر ما باید در مناسبات خودمون از ارزشهای خودمون حفاظت کنیم نه از ارزشهای پوچ دیگران!!!اگر ما ارزشهای اسلامیمون رو توی ازدواج جدی بگیریم رابطه ای بین زن و شوهر برقرار خواهد شد که همه ی روزهای زندگیشون روز عشق خواهد بود و نیازی به روز عشق نخواهیم داشت!

مشکل اینجاست که ما فکر میکنیم مرغ همسایه غازه!!!!امروزه ارزشهای والای ازدواج تحت تاثیر تبلیغات غرب به صورت فیلمها و شبکه های فشن و روز ولنتاین و... به یه سری ارزش پوچ افول کرده!سیستم تبلیغاتی غرب (هالیوود و ...) روی ضمیرهای ناخود آگاه انسانها کار میکنه و در تمام مراحل زندگی یک انسان ارزشهای نادرست خودشو به طور مخفی و آشکار قرار میده!

امروزه ملاکهای ازدواج در واقعیت زندگی اغلب زیبایی و ثروت و ...هست و این نمیتونه همینطوری به وجود اومده باشه!و این یکی از ضربه هایی هست که غرب به پیکره ی جامعه ی ما زده و این ضربه خوردن همچنان ادامه داره!

چند سوال!

1- ما نیازی به روز عشق داریم!؟چرا!؟

2-روز عشق ما مسلمانها چرا باید ولنتاین باشد در حالی که خودمان نمادهای عشق بسیار والایی داریم!؟

3-راهکار حفظ ارزشهای عشق و عشقی اسلامی توی جامعه ی ما چیه!؟

 

۱۲
بهمن

سلام دوستان 

بحث این پستم اختصاص داره به معرفی نابودگر 1 از میان نابودگرها!

همونطور که میدونین شبکه ی آسمانی توسط انسانهای نادان برای زندگی بهتر تشکیل شده و این شبکه با خود انسانها به دشمنی و مبارزه برخواسته و نابودگرهایی را بر ضد انسان و انسانیت به میان جوامع انسانی میفرستد تا انسانها را نابود کنند! 

عوامل شکلگیری شبکه ی آسمانی مورد نظر ما خود ما هستیم چه کشاورز باشیم چه کارگر باشیم یا دانشجو و تاجر و....ماهایی که سرنوشت زندگیمونو سپردیم به ثروت اندوزان و ظالمان دنیا که آنها به طور مستقیم این شبکه ی آسمانی را ساخته اند و فعلا از مزایای آن استفاده میکنند ولی دیری نمیگذرد که خودشان را هم نابودگرهای دستسازشان نابود خواهد کرد.پس همه ی ما به طور مستقیم و غیر مستقیم این نابودگرها را ساخته ایم مانند احمقی که سنگی در چاه می اندازد!!!

ما انسانهای عادی با سکوت و آن انسانهای طبقه ی بالا با عمل بر ضد انسانیت!!!آنها هر ساله در جلسات سری اولدنبرگ سرنوشت جهان را تعیین میکنند!چه سیاسی و چه مالی و برای اجرای اهداف ثروت طلبانشون هر جور نابودگری رو به سوی انسانیت میفرستند !
آنها با مهندسی نیازها نیازهای جوامع بشری را بسیار دقیق موشکافی میکنند و آن نیازها را به وجود میاورند و راه حل آن نیازها را به صورت بسته ای با ظاهر زیبا و باطن نابودگر به آنها ارائه میکنند و سپس استعمار میکنند در جهت منافع خودشان!!!و ما انسانهای عادی را در هرم قدرتشان در آخرین طبقه به عنوان گوسفندان نگه میدارند و خودشان آن بالا بالاها و پایینتر از لوسیفر (شیطان) زندگی میکنند!!!

اما بررسی نابودگر یک که در جوامع ما فرستاده اند برای نابودی انسانیت:

نابود گر1 مکاتب فکری مختلف هست که در جهان امروز ما هر شخص تازه به دوران رسیده ای صاحب تفکر و مکتب فکری هست!!!

آنها (بالاییها و نوکران شیطان) با ایجاد نیاز به تفکری مخرب در جوامع انسانی تفکرات نابود کننده ی خودشان را وارد بازار فکری جوامع میکنند!!!

*در جامعه ای نیاز به دموکراسی را با انجام جنایاتی ایجاد میکنند و نابودگرهای فکری خود را با رنگ و لعاب دموکراسی در ان جامعه مسلط میکنند!!!

*در جامعه ای نیاز به دین را با انجام جنایاتی (با نام ضد دین) ایجاد میکنند و تفکر دینی نابودگر خود را با رنگ و لعاب زیبا و باطن مخرب وارد آن جامعه میکنند!!!

*در جوامعی نیاز به ضد دین را با بد نام کردن دینشان به وجود می آورند و نابودگر های ضد دین و کمونیست و ...رو وارد آن جامعه میکنند!!!

*در جامعه ای نیاز به مساوات زن و مرد را با نابود کردن فرهنگ اصلی آن جامعه به وجود می آورند و افکار افراطی فمینیستی خود یا دیگر افکار مخرب و نابودگر خود را روانه ی آن جامعه میکنند !!! 

*در جوامعی نیاز به شیطان را با خسته کننده نشان دادن خوبیها یا تلقین این موضوع که آینده ی انسانها تاریکیست به وجود می آورند و مکاتب ساتنیسم و ماسونیسم و ... را به عنوان نابودگر و جذب سازنده ی نابودگر وارد جوامع میکنند!!!

و غیره و غیره و غیره!!!و اینگونه هست که نابودگرهای شیکمو های عالم در جهان امروز ما به گستردگی فعالیت میکنند و در حال نابودی افکار انسانی هستند!

اما ما شیعیان در این روزگار بهترین افکار را داریم که هر مکتب فکریی رو به مبارزه میطلبد و نقض میکند و در برابر این نابودگرها کاملا ایمن هست !ولی با این وجود باز هم میبینیم که یک شیعه شدیدا از این نابودگرها حمایت و پیروی میکنند و این سوال بزرگیه که چرا!؟

چرا وقتی بهترین تفکر رو داریم سراغ دیگر تفکرات میریم !؟آیا اسمهای قلمبه سلمبه ی نابودگر ها دلیل میشود که مهیج و جالب باشند!!!آیا از دینمان اطلاعات درستی نداریم؟یا آیاهای دیگر!!!؟

شما پاسختون به این سوال چیه!؟

۱۶
دی

سلام دوستان 

خیلی وقت بود میخواستم همچین مطلبی رو بنویسم هی تنبلی میکردم و مینداختمش برای بعد!امروز تصمیم گرفتم براتون بنویسم.

موضوع بحث ما سادیسم بین الملل هست که در تمام نقاط دنیا گسترش پیدا کرده و انسانهای بسیاری به این مکتب گرایش دارند از جمله خودم!

اما سادیسم چیست؟سادیسم مکتبی هست که انسانهایی در اون فعالیت میکنن که اندکی کم دارند و خودآزاری و دیگر آزاری میکنند!و این مکتب بدون ثبت جهانی بیشترین طرفداران را در تمام جهان دارند و میتوان گفت تمام انسانها عضو این مکتب هستند به جز تعدا بسیار اندکی که میکوشند دیگر انسانها را به مکتبی والاتر از مکتب سادیسم دعوت کنند!

موشکافی این مکتب جای بحث بسیار میطلبد که نه مجال بیان آن در اینجا هست و نه من علم آن را دارم!

اما یکی از مشخصه های انسان سادیسم را برایتان مینویسم و با منطق ثابت میکنم که همه ی ما درگیر آن هستیم!

آدمهای سادیسمی میدانند چه چیزی برایشان ضرر دارد ولی در انجام آن مسر هستند و بی محابا به آن عمل میکنند (خود آزار و دیگر آزارند)

و اما اثبات آن را با بحث روح به پیش خواهیم برد!به این صورت که خداوند مهربان در هنگام خلق انسان مخلوق بزرگی به نام روح خلق کرد که برای بیان قدرت خود آن روح را از آن خود دانست و در کتاب آسمانیش فرمود من از روح خودم در انسان دمیدم یعنی آنکه به خودش بالید که چنین روحی خلق کرده است و آن را به خود نسبت داد تا قدرتش را به جهانیان نشان بدهد.

اما روح چیست!؟یک روح روح انسان هست که به خلق آن اشاره شد و روح دیگر فرشته اعظم الهی هست که در این بحث به آن نمیپردازیم و ....

پس موضوع بحث ما برای اثبات سادیسم بین الملل روح انسان هست .

در عظمت روح انسان روایت هست که میفرماید اگر روح را محصور در بدن انسان نمیکردیم ادعای خدایی میکرد!

بعضی از انسانها که بسیار سادیسم هستند مرتاض نام دارند و با تحمل رنج و ریاضت گوشه ای بسیار کوچک از قدرت روح خود را آشکار میکنند و به واسطه ی آن کارهایی میکنند که انسانهایی سادیسمتر انگشت حیرت به دهان میگیرند!

و در روایاتی دیگر هست که میفرماید شهیدان عالم برزخ را به سرعت برق و باد عبور میکنند و به بهشت برزخی میرسند و گناهکاران میلیونها سال و حتی تا قیامت نمیتوانند این مسیر را عبور کنند!

روایاتی هم هست که میفرماید اثر گناه بر روح انسان مانند اثر چاقوی برنده بر جیگر یا گوشت هست!
با جمع بندی این روایات میتوان چند نتیجه بدیهی رو گرفت :
ا - روح ما آنقدر عظمت دارد که میتواند در صورت سالم ماندن لیاقت خلیفه اللهی را داشته باشد و به سرعت برق و باد و حتی سریعتر از آن به ماوای حقیق اش یعنی بهشت برین برسد
2-ما انسانها هر روز با چاقو به جان روح خود می افتیم و او را هر روز با ضربات چاقو از بین میبریم!(کمبت و تیکن بازی کردین؟خونش تموم میشه یه وقتی!)
نتیجه ی پایانی :
انسانی سالم که یک جت داشته باشد و بتواند با آن هر جایی سیر کند مراقب آن خوهد بود تا خشی بر آن وارد نشود 
ولی انسان سادیسم وسیلهای بسیااااااااااااار برتر از جت جنگی و زیر دریایی اتمی و...و هر آنچه ساخت بشر است و بشر به آن مینازد دارد و عوض مراقبت از آن هر روز خودش به آن با چاقو ضربه میزند !و اینگونه است که میگویند بچه ها پاکترن چون هنوز فرصت نکردن تمام روحشان را نابود کنن!!!!!!!!
پس ما همه سادیسمیم! بدون شک!!!!!در ادامه مطلب تصاویری از رهبران سادیسم ببینید!!!!!!!!!!خواهشا اگه قلبتون ضعیفه ادامه مطلب نرین!!!!
***********************
ببخشید روایاتم بدون رفرنس یا همون ارجاع خودمون بودو از نظر مقاله بسیار ضعیف!موقع امتحاناته و وقت ندارم هر کسی خواست روایات رو ارجاع بدم پیام بده تا سر فرصت براش پیدا کنم .اینارو همه روتند تند تو نیم ساعت نوشتم!
بعضی دوستان فکر کردن که فرقه سادیسم وجود خارجی داره و من معرفیش کردم!!!indecisionهمینجا اعلام میکنم که این واژه رو برای این به کار بردم که تلنگری زده باشم و تاثیر کلامی به وجد بیاد!!!!!!!به بزرگواری خود ببخشایید و مرا از دم تیغ نگذرانیدcool
با تشکر :معترض
۱۳
شهریور

 

گفتن بهترین خاطره ات از سفر چه بود بنویس و جایزه اش را بگیر!

کل ده روز خوش گذشت کل ده روز با اساتید خوش برخورد و مهربان و عالم خوش بودیم و بهره فراوان بردیم .تمام ده روز را در مسابقات مختلف ورزشی با دوستان خوش بودیم و در اتاقها میگفتیم و میخندیدیم و از کنار هم بودن لذت میبردیم.از اینها بگذریم بهترین خاطره جایی دیگر است در میان اتحاد .

چه سعادتی بود که اتحاد رو حس کردیم در کنار بچه های گلی از 12 کشور .اندیشه هایی از هند و پاکستان و افغانستان و تاجیکستان و عراق و سوریه و فلسطین و ترکیه و سومالی و مالی و یکی دو کشور دیگه که خاطرم نیست!

اتحاد را حس کردیم در نماز جماعتی که در آن دوستان اهل سنت و دوستان زیدی هم کنار ما شیعه ها نماز خواندند و باهم گفتیم و خندیدیم و زندگی کردیم در جوار امام رحمت!

اما بهترین خاطره ای که به نظرم میرسه فکر کنم اونجایی بود که برای بازدید از نمایشگاه حرم رفتیم و اون جناب مسول که اسمش و سمتش خاطرم نیست برامون صحبت کرد با آن چاشنی شوخیهایی که دوستانه تمام بچه ها را با اتحاد پیوند میزد به هم .و خاطره خوش آن کلیپی بود که در همان جا از حرم امام رضا و از کرامات امام رضا (ع) پخش کردند و در آن لحظه با دیدن کلیپ اشکهای زیبا و خالصانه از گونه های بچه ها غلتان غلتان جاری شد.

شایدم نه آن بهترین خاطره نبود!

بین گلستانی که هر گل بو و رنگ خوش خود دارد انتخاب سخت است.نمیتوانم بگویم بهترین خاطره کدام بود. هر خاطره رنگ و بوی زیبای خودش را داشت.و لحظه لحظه ای آن روزگار خوش بود و از بهترین خاطراتم در زندگی.

هییییییییییی مثل برق و باد گذشت

عادت کرده بودیم به هر روز رفتن برای پابوس آقا امام رضا

چه توفیق بزرگی بود که 10 روز در جوار امام مهربانیها و رحمتها و امام غربا سپری کردیم.

و این حرم رفتن ها خاطره خوشی بود.

چه خوش بود آن نگاه عاشقانت بر زرین حرمت ای رضا

چه خوش بود آن اشکهای بلورین بر چهره ی عاشقانت غلتان غلتان

چه خوش بود بودن در کلاس آن بزرگ مردان عالم

چه خوش بود درس اخلاق جناب موسوی و فریاد فرارها

چه خوش بود کلاس آقای رضایی و آن معارف

چه خوش بود کلاس آقای برازش و موشکافی دعاها

چه خوش بود خوابیدن سر کلاسها

چه خوش بود آن نمازهای جماعت که آقای موسوی میخواند

چه خوش بود حلقه های معرفت که دوستانه بحث میکردیم از روزگار

چه خوش بود آن نعره های حیدری دوستان

چه خوش بود پاره شدن طنابها آن مسابقات فوتسال آن استخر و سوناها

چه خوش بود مسابقه ماست خوری و ماستی کردن آقای رشیدی

چه خوش بود آن دوستیها و شوخیها در تلالو نور رحمتت ای رضا

چه خوش بود آن عکس گرفتنها و آن شیرجه ها جلوی دوربین

چه خوش بود این سعادت ما که بودیم در این ضیافت

چه خوش بود این خوش بودنها

این همه خوشی را کجا برم ای رضا

گر با نگاهی در برم گیری دگر هیچ خوشی نخواهم

که خوش خواهم بود تا ابد

۱۴
مرداد

سلام دوستان خوبم

میخایم بی بهره از ماه رمضان نریم بیرون و باهم دیگه خدا رو بیشتر بشناسیم

من اطلاعاتم رو که از اساتیدم به دست آوردم اگه بی ادبی نباشه اینجا میزارم و شما هم کمک کنین بهتر بشن و کاملتر بشنsmiley

تصوراتی که ما از خداشناسی داریم;

1- خدا شناسی راههای متفاوتی داره(پیامبر و عقل و....)!!!!

این تصور کاملا اشتباه هست. در واقع چیزی به عنوان مثلا فلان راه شناخت خدا نداریم!!!یا خداشناسی فلسفی !!!خداشناسی عقلی یا...کاملا اشتباه هست!!!

2- خداشناسی یک بحث اکتسابی هست!!!!

اینم تصور کاملا اشتباهیه هست.

معرفت خداونداکتسابی نیست که بشود به دستش آورد که بشه از راههای متفاوتی این اکتساب حاصل بشه!!!

 

تنها راه شناخت خداوند فطرتیست که در وجود انسان قرار دارد!

و در ادامه این رو با احادیث و آیات و عقل و برهان اثبات خواهیم کرد با کمک شماwink

فطر به معنای آفرینش نخستین هست.یکی از اسمهای خداوند فاطر است  و در اصطلاح به ان معنیست که خداوند کسی هست که برای اولین بار آفرید.و فطرت در اصطلاح به معنی معرفت و شناختی هست که خداوند از خودش در هنگام آفرینش انسان در وجود انسان قرار داده هست.

در قرآن آیات فراوانی با واژه فطر یا واژه های هم معنای آن مانند حنف یا سبقه الله وجود دارد و روایات فراوانی هم وجود دارد که در ادامه به بررسی تک تک انها خواهیم پرداختsmiley

از نظر علمی یا اهل علم امروزی (چون علم از نظر امروزیا و واقعیتش دو چیز جداست!!!) بحث فطرت رو بررسی خواهیم کرد

به ادامه مطلب توجه کنید... بگو خب!!!