اگر کنده شود از ملک خودم آب و دانه
به شهر دیگران بسازم از مجبوری آشیانه
الا کل دانه دانه دانه اشرف غنی نمانه
که برگردیم د خانه ! الا کل دانه دانه دانه
اگر کنده شود از ملک خودم آب و دانه
به شهر دیگران بسازم از مجبوری آشیانه
الا کل دانه دانه دانه اشرف غنی نمانه
که برگردیم د خانه ! الا کل دانه دانه دانه
اگر چه از نسلی هستم که سنم به درک حادثه دردناک افشار قطع نمیدهد !
اگر چه در زمانی هستم که رسانه ها در پوشاندن حقیقت دست شیطان را از پشت بسته اند !
اگر چه بعضی روشن فکران کشورم شعار دموکراسی و برابری در کوچه و خیابان سر میدهند و حرف از قومیت و مذهب را سم مضری برای این دموکراسی خیالی میدانند!
و اگر چه رهبران یا نمایندگان احزاب درگیر در جنگهای داخلی امروز در کنار هم به خوبی و خوشی کار میکنند و عناوین فراوان و ثروتهای فراوان کسب کرده اند !
اما انقدر میدانم که قتل عام مردم بیگناه و بی دفاع عملی وحشیانه هست که از پستترین حیوانات هم سر نمیزند !!!
حال یا انسانهای روزگارمان در اصل پستتراز حیوان اند یا حیوانات پست در قالب انسان در آمده اند و لباس انسانی از جنس شیخ و آیت الله و ژنرال و فرمانده و داکتر و قهرمان ملی و حاجی وسید و....پوشیده اند!!!!
خدا میداند !
یاد انسانهایی که چشم تنگ بودن و بینی پغج بودن و شیعه بودن جرمشان بود و ۲۳ سال پیش توسط پستترین موجودات انسان نما و متوحش پر پر شدند گرامی باد...
الدراگون مجرم هزاره
۲۱ دلو ۱۳۹۴
جاتون خالی امروز رفتم حرم (تف تو ریا خخخخ)
خلاصه نشستم یه جایی تو شبستان .کنار دستم یه عده آدم مثل همیشه و کاملا عادی .داشتم درس میخوندم که حرفهای بغل دستیا فکرمو مشغول کردن .چند تا پیر مرد مقدس نما باهم فره میکردن !یکی میگفت تو بلد نیستی قرآن بخونی باید اینطوری بخونی و... !
اعصابم از جایی به هم ریخت که بحثشون کشید به یه حدیث
اولی : تو برنامه سمت خدا آقای فرحزاد گفت یه مورچه هفتاد بار تلاش کرد تا یک دانه را بالا ببرد . (نتیجه انسان باید تلاش کند )
دومی : فرحزاد دروغ میگه !!!من روایتو دیدم !!!مورچه نبوده سوسک بوده !!!هفتاد بار نه هفت صد بار رفته بالا بعد موفق شده !!!فرحزاد فقط دروغ میگه !!! اصلا اسمش اسم زن شاه بوده حرفاش رو قبول ندارم !!! دروغگو هست !!! (برداشت سطحی از موضوع در حد لالیگا )
من 0_o
فرش 0_o
تسبیح گردن حاج آقا 0_o
خیلی اعصابم داغون شد !
اونورتر دو تا بچه ۱۲ ساله
اولی :اعتقاد به جهنم یعنی چی؟
دومی : آدم نباید تو اعتقادات افراط یا تفریط کنه .مثل پشت بوم میمونه باید وسط باشی از اینور اونور بوم نیفتی اعتقاد به جهنم هم همینطوره و ....
یعنی کیف میکردم داشتم .
خیلی از تناقض این دو جلسه ناراحت شدم به این دلیل که پیرمردای مقدس نما همشهری بودن و پسر بچه ها ایرانی .
ناراحتی من به دلیل نژاد پرستی نیست
به خاطر عقب افتادگی فکری مردم کشورم هست
وقتی فکر میکنم میبینم همین مقدس نماها باعث شدن ما اینطور بد بخت باشیم .
واقعا متاسفم برای بعضی مقدس نماها
سلام دوستان
سوال !
پیوستن به گله گرگها برای بقا مناسب هست یا نه ؟
از نظر این حقیر گله ی گرگها قانون گرگی دارد و بلاخره باید ضعیفها توسط قویها کشته و نابود شوند !آن گرگی که امروز قدرتمند هست و به گرگ ضعیف حمکله میکند میداند که روزی او هم ضعیف خواهد شد و همین دوستانش او را تکه پاره میکنند !این روش زندگی گرگها هست و شاید هم روش بسیار مناسبی باشد و شاید این روش زندگی باعث شده هست که گرگها با قدرت گرگیشان در صحنه جهان باقی بمانند و جایگاهشان را از دست ندهند !
اما گروههای دیگری هم در جهان زندگی میکنند و موفق هم بوده اند مانند گله شیرها یا گله فیلها و یا گله گوزنها و... که برخلاف گرگها هم قطار پیر و ضعیف خود را محافظت میکنند .در گله ی این موجودات یک موجود به طور طبیعی نقشش را در طبیعت ایفا می کند و به طور طبیعی ضعیف میشود و به خاک میپیوندد و کاملا اجتماعی در کنار همقطارانش روزگار میگذراند .
اینکه کدام موفقتر هستند را باید به کارشناسان واگذار کرد ولی آنچه که من میتوانم بگویم این هست که تقریبا تمامی آنها در روش زندگیشان موفق بوده اند و خداوند قادر و توانا در غریزه آنها برنامه ای مناسب و حکیمانه ریخته هست ولی ما انسانها صاحب اختیار و عقل هستیم و میتوانیم اجتماعی زندگی کردن را مانند گرگ داشته باشیم یا دیگر گروههای اجتماع زیست طبیعت !انتخاب با خودمان هست و انتظار میرود با عقلی که خداوند در وجودمان قرار داده هست در زندگی اجتماعی از دیگر موجودات بسیار بسیار موفقتر باشیم !
اما واقعیت چیست !؟آیا انسانها به سوی موفقیت پیش میروند یا نابودی !؟
از نظر این حقیر اگر بدون در نظر گرفتن ظهور منجی ما حضرت حجه ابن الحسن المهدی عجل االه تعلی فرج تفکر کنیم و آینده را پیشبینی کنیم قطعا رو به نابودی پیش خواهیم رفت !به این دلیل که ما انسانها سیاستهایمان را گرگوار چیده ایم !هر کجا سخن از سیاست میشود در دلم غمی عمیق مینشیند و به این فکر میکنم که باز هم سیاستهای گرگی !!!هر شخصی و هر گروهی و ملتی در سیاستهایش به فکر منافع خودش هست و در راستای آن تلاش میکند و حتی از ظلم به دیگر ملتهای ضعیف هم ابایی ندارد !!!در حالی که همان مسول ملت در زندگی شهری اش یک دزد ساده را به سختی مجازات میکند !!!
بگذریم !سیاستهایمان گرگی شده هست و در این گروه گرگهای روزگار اکثر کشورها گرگ زندگی میکنند در کنار گرگهای بزرگ و مطیع گرگهای بزرگ هستند !نمونه بارزش کشورهای عرب که شاید بتوان گفت کفتارند در گروه گرگها !!!و سرکرده گرگها آمریکا آنها را به هر سازی میرقصاند !روزی تجهیزشان میکند تا داعشی بسازند در راستای رسیدن به اعتقادات اسلامی آمریکاییشان و روز دیگر گرگ پذیرفته شده در گروه گرگها ضعیف میشود و همه گرگها برای کشتنش دست به کار میشوند !همانند داعش امروز و صدام دیروز و ....
البته آمریکا فقط یک نمونه بود و امروزه گرگهای بزرگ در عالم فراوانند !
ساستمدار نیستم و از سیاست هم بدم میاید ولی میدانم که گاهی گوسفند ازاده بودن بسیار برتر از گرگ مطیع بودن هست
نمیدانم چرا از این سرنوشت گرگها درس نمیگیریم و هنوز که هنوز هست سیاستمدارانمان میخواهند کشورشان گرگی باشد در گله ی گرگهای جهان !و به همین دلیل هست که از سیاست بدم میاید و هرگز سیاست را در تفکراتم خوش چهره ترسیم نمیکنم !
من به گرگ بودن اعتراض دارم ....
آنگاه که لشکر غم در برابر دنیای من است
یک توپ التیام زخمها و دردهای من است
آنگاه که غم هجرت موج دریای من است
یک توپ شکافنده ی موج غمهای من است....
شعری که ادامه داره ولی ادامشو پست نمیکنم :)
خواستم مقدمه بحثی بشه که جدیدا میخام بعد مدتها راه بندازم
ما افغانستانیها چندی پیش به خاطر مشکلات داخلی کشورمون و به خاطر هجوم همه جانبه ی جهان خواران که به صورت مستقیم و غیر مستقیم عزم مکیدن خون ملتمان را کردند گروه گروه شدیم !گروهی ماندند و مبارزه کردند با مشکلات زندگی ناشی از این جنگها و ناملایمات و گروهی رفتند تا با دستی پر برگردند و جواب آن جهانخواران را بدهند و گروهی رفتند که رفتند !سرمایه خود را در خطر دیدند و جمع کردند و رفتند در زمینی دیگر کشت و برداشت کنند !بگذریم !
و من و خانواده ام و هم قطارانم آمدیم به دیار ایران .دل به سخنان رهبری بزرگ (امام خمینی رحمه الله علیه ) بستیم و آمدیم . میدانستیم که او چون رهبر خودمان شهید مزاری رحمه الله علیه به فکر شیعیان هست و آنها را برادر دینی خود میداند و کمکشان میکند تا روی پایشان بایستند .
همین گونه بود و تعداد زیادی از هموطنانم چون سربازی در راه امام خمینی رحمه الله علیه شهید شدند و گروهی کمک کوچکی کردند تا جامعه ایران کمبودی از لحاظ کارگر کم توقع و پر تلاش که سختترین کاهای عمرانی را انجام میدادند ، احساس نکنند .
اینگونه میزیستیم و کم توقع میدانستیم که مهمان هستیم و باید به صاحب خانه احترام بگذاریم و صاحب خانه نیز رفتاری مناسب با ما داشت تا اینکه کم کم رنگ دنیا دگرگون شد و کم کم ما مهمانها مجبور شدیم بیشتر بمانیم و صاحب خانه مجبور شد بیشتر مارا تحمل کند .با اینکه ما تلاش میکردیم صاحب خانه احساس نکند ما سرباریم !تا حدی کم توقع بار آمدیم که گاهی احساس برده بودن کردیم .گاهی احساس کردیم سرنوشتمان خدمت به مردم جهان هست بدون هیچ نیازی به غرور بدون هیچ نیازی به رفاه نسبی و بدون هیچ نیازی به علم و....
اما ما برای آنکه میخواستیم به کشورمان برگردیم و آن را آباد کنیم نیاز داشتیم عالم و قدرتمند بار بیاییم و مرد بزرگ شویم و شاه دنیای خود باشیم نه برده ی دنیای دیگران !این نیاز را حس کردیم و در وجودمان اندک اندک به دنبال راهکار تقویت آن گشتیم و پیدایش کردیم از میان DNA مان !
اما کافی نبود برای رشد باید بیشتر تلاش میکردیم در حالی که هیچ پشتیبانی نداشتیم .در مدارس خود گردان به دنبال رویاهای خویش گشتیم و در آن شرایط راه فردا را پیش گرفتیم و برای آینده تلاش کردیم تا اینکه اندک اندک فرصتهایی آمد به سراغمان و وارد مدارس قانونی و ایرانی شدیم تا فرصتی طلایی برای رشد و بزرگ شدن بیابیم .اما آنجا نگاههای مارا آزار میداد ،گویا خرد جمعی نمیپذیرفت که ما نیز انسانیم !با آن خرد جمعی مبارزه کردیم و شخصیت انسانی خویش را به آنان معرفی کردیم و اجتماع مارا بیشتر باور کرد .
سخت بود این راه پر فراز و نشیب !بسیار سخت !به طوری که تحملش برای یک کودک صبر ایوب میخواست ....
من و تعدادی از دوستانم از کودکی رنجهایمان را با یک توپ فراموش میکردیم و روزهای هفته رنج میکشیدیم و تحمل میکردیم مبارزه میکردیم به عشق آنکه روز جمعه غم نهفته در درونمان را جمع کرده و به توپی میسپاریم و شوتی میزنیم و به تور دنیا میچسبانیم !و زنده میمانیم !
آری اینگونه بود که اعتراض داشتیم ولی زنگی میکردیم و بزرگ میشدیم به امید فرداها به واسطه ی یک توپ فوتبال ....
اما گروهی دیگر از دوستانمهان با توپ ارضا نمشدند !گویا غمشان به اندازه ی تاریخ بود !آنها میخواستند نیاز به احساس جامعه پذیریشان را با تیپهای کره ای و اروپایی که نماد پیشرفت بودند !به مردم نشان دهند !آنها غم درونیشان را با گوش کردن به موزیکها و ....التیام میدادند .
غافل از آنکه روزی آن تیپ و آن موزیک و آن احساس شخصیت واهی نابودگر زندگی آنان میشود و آنان را به هرزگی میکشاند!
و گروهی از دوستانمان آنگونه گشتند و در بینمان زندگی میکنند با نابودگرهای درونشان که ذره ذره روح و جسمشان را از دست میدهند و ازشان خواهش میکنم مسیر زندگیشان را زیباتر بچینند .
آری ما اینگونه زندگی کردیم و آن دوست عزیزی که در محیطی کاملا مذهبی رشد کرده است و امروز ریش میگذارد و یغه اش را تا ته میبندد و بر صندلی قدرت تکیه میزند و وضع میهمان را میبیند و توجه نمیکند و "فریاد میزند که ما بسیار مهمان نوازیم " حق ندارد بگوید آنها چنین اند و چنان !و حق ندارند چنین باشند و چنان !!!!
چه تلاطمی دارد ذهن پریشان معترض
چه تلاطمی دارد دل خون فشان معترض .....
تبصره:ناگفته نماند که سرنوشت هیچ قومی به دست دیگری نیست و شاید درصد بسیار کمی از این مشکلات مقصر خارجی داشته باشند و مقصر اصلی خود ما هستیم !
امید که همه چیز درست شود ......
سلام دوستان
هی به خودم میگم بیخیال ولی باز تو گوشم فرو نمیره!مثل اینکه نیازه منو شستشوی ذهنی بدن و یه کلمه بیخیال بکارن تو مخم تا بتونم زندگی کنم!
چند روز پیش یکی که خودشو خیلی عاقل میدونه برگشت و در مورد اقوام ما جکهای مسخره ای گفت و هر هر خندید !منم هیچچی نگفتم چون برای من شخصیت قابل احترامیه ولی توی ذهنم انقدر ورجه وورجه کردم که یکی دو روزه اعصاب ندارم و دیشب هم سالن رفتیم با کلی اعصاب خراب از عوامل باخت تیم بودم!یعنی وقتی به یه چیز نفرت انگیز فکر میکنیم هر چی نا امیدیه و هر چی خاطرات بد و ....رژه میرن تو ذهنت!هر چی بد بختیه داره میچرخه تو مخم!
دلم از این میسوزه که یه عده احمق چند سال پیش با قومیت پرستی باعث جنگهای داخلی شدن و میلیونها نفر رو آواره کردن و هزاران نفر رو قتل عام کردن و فقط 170جنگنده رو تو جنگهای داخلی نابود کردن!!!خلاصه کاری کردن که سالهای سال نتونیم سرمونو تو جهان بالا بگیریم !
اونوقت یکی از همین مهاجرین رنج کشیده میاد کار عوامل بدبختیشو تکرار میکنه!!!یعنی اون احمقها سنگی تو چاه انداختن و میلیونها نفر در پی خارج کردن سنگ هستن و این وسط چند نفر احمقتر از آن احمقها دوباره سنگ میندازه !!!!سادیسم سادیسم که میگم منظورم اینان!!!
اونوقت ته ریش هم میزارن و روضه و زیارت عاشورا برگزار میکنن و ادعاهای مسلمانی هم دارن!!!من نمیفهمم از جهل هموطنانم به کدامین نا کجا آباد پناه ببرم!!!
خدای اندکی تایم اوت میخواهم به من آن میدهی !؟
چغر دنیا را ناک اوت میخواهم به من آن میدهی!؟
هییییییییییی....
سلام به همه
امیدوارم عزاداریهاتون مقبول درگاه حق تعلی قرار گرفته باشه و ما رو هم دعا کرده باشین
امشب خیلی حرفا دارم بزنم ولی وقت ندارم همه رو کامل تایپ کنم بنابراین بهشون اشاره میکنم و بعدا سر فرصت کامل ترشون میکنم
اولین موردش یاد و تقدیر از شهید بزرگوارمون حجت الاسلام شیخ محمد ناصر فیاضی هست
از اقوام ما هست و عالم بزرگی بود که در دوران حکومت کمونیستها تو افغانستان دست به جهادهای علمی و حسینی میزد
از بزرگترها که در موردش میپرسم میگن اگه او نبود شاید خیلی از علوم اسلامی در بین اقوام ما جایگاهش رو از دست میداد و اقوام ما تو منطقه علاءالدین غزنی (غزنین قدیم) شاید نمیتونست سر بلند کنه و راه حقیقت زندگی رو پیش بگیره و فریاد آزادی و آزادگی سر بده و مکتب سر افراز شیعه رو به جایگاه والای خودش (که البته هنوز خیلی راه هست که باید طی بشه) برسونه.
این شهید راه حق و حقیقت در زمانی که حاکمان کمونیستی هر گونه ندای حق رو سرکوب میکردند تبلیغات خود را در جامعه ی خاموش شیعه سر میداد و جرقه های بیداری اسلامی و تفکرات کسانی چون امام خمینی (ره) رو بیان میکرد تا اینکه در سالهای 58 یا 57 حاکمان کمونیست او را دستگیر و به درجه اعلای شهادت نایل کردند و در گورهای دسته جمعی به همراه 5000 شهید راه پر خون و افتخار شیعه دفن کردند .
امسال لیست اسامی این شهدای گرانقدر طبق شنیده ها از تنها بازمانده و منشی زندان مخوف پل چرخی اون روزگار که مقتل این شهدا بود بدست رسید و سرنوشت این شهدای حسینی که نا معلوم بود مشخص شد .
در طی هفته گذشته مردم و اقوام ما تو تهران و قم یاد این شهید گرانقدر را گرامی داشتند و من هم بر حسب احساس وظیفه خواستم این شهید بزرگوار را معرفی کنم تا بگویم به دوستانم که راه امام حسین (ع) و مردان حسینی از این به بعد راه ما خواهد بود
در آینده از شخصیت چنین بزرگوارانی با تحقیق بیشتر بیشتر خواهم نوشت تا یتاره ای باشند در اذهان قهرمان طلب جوانان شیعه
یادش گرامی و راهش مستدام
**************************************************************************************************
مساله دوم که میخام زیاد در موردش بحث کنم و بازشون کنم اینه که امشب سخنران مجلس عزاداری گفت که باید در عزای حسین علاوه بر شور حسینی شعور حسنی هم داشته باشیم و اشاره کرد به اعدام بزرگ مردی تبریزی به دست طاغوت در حالی که 2000 نفر عزادار حسین در چند کوچه اونورتر قمه زنی برگزار کردند برای امام حسین (ع) و ککشان نگزید که پرچمدار امام حسین (ع) در این روزگار داره اعدام میشه!!!!!!!
واقعا جای تفکر و تاسف داره
واقعا ما شیعیان چقدر باید بیخیال باشیم
آیا آماده ایم اگه ندایی آمد که کیست مرا یاری کند ما با دل و جان دست بلند کنیم یا نه آیندگانمان از ما چنان خواهند نالید که از مردم کوفه مینالند!!!
من یکی به خودم ایمان ندارم !به نظر شما مشکل چیه!؟
****************************************************************************************************
سومین مساله که میخام در بارش بحث کنم اینه که تو یه بنری دیدم از قول امام حسین (ع) نوشته بود
انی احب الصلاه
i adore praying
من به نماز عشق میورزم
این راه امام حسین (ع) هست که برای زنده نگه داشتن اصول دین و بندگی خدا قیام کرد و شهید شد ب مظلومانه ترین حالت
آیا ما به نماز عشق میورزیم!
من یکی که نتونستم چنین باشم
شما چطور ؟
چه باید کرد؟
شما اعتراض ندارید؟
همه شاید داستان هاچ زنبور عسل رو شنیده ایم یا شاید هم کارتونیش را دیده باشیم. بستگی دارد به اینکه بچه های دیروز هستیم یا بچه های امروز!
هاچ زنبور کوچولویی بود که به دنبال مادرش میگشت و در آخر هم پیدایش کرد.اما چه ربطی دارد به چراغونی پارسال ؟میخواهم چی بگویم؟یعنی یاد بچگیهایم افتاده ام!؟یا کودک درونم فعال شده است!؟
مساله اینست که هممون در وجودمان هاچ کوچولوی جستجوگری داریم که در تمام عمر میگردد به دنبال چیزهایی که برایش مادرانه مهربان باشد.در این قسمت هاچ کوچولوی وجودمان را به دنبال اتحاد میفرستیم که خیلی وقت است اثری ازش نیست یا کمرنگ و تقلبی شده است.شاید هم مدل چینی اش به بازار آمده باشد و ما خریده باشیم!
از بچگیمان از خوبیهای اتحاد زیاد شنیدیم و برایمان شده آدم خوبه قصه ها!ولی هر چه میگردم اتحاد کامل را پیدا نمیکنم!
به بعضیها که دارند حسودیم میشود.غصه ام میگیرد مثل هاچ کوچولو !میفتم به دنبال آدم خوبه قصه ها.از آنجایی که به یاد دارم و یا از پدر بزرگها شنیده ام قوم من یعنی هزاره تو افغانستان این یه قلم جنس رو یا کم داشتن یا تقلبی و مدل چینیش را!و این آزار دهندست برای من و شما که برای پیشرفت و ارامش به اتحاد نیاز داریم.طعم اتحاد را گه گاهی چشیده ایم ولی یا زود گذر بوده است و یا ناقص !
اما به راستی اتحاد چیست!؟حوزه ی آن کجاست!؟چرا باید متحد بود!؟اتحاد کجا پیدا میشود ؟اتحاد شامل چه کسانی میشود؟آیا هاچ کوچولوی وجود من میتواند ان را بیابد!؟
از ادم بزرگا شنیده ام که اتحاد یعنی همدلی و همبستگی در حوزه های مختلف از جمله اتحاد بین اعضای خانواده وبین مردم یک محل و مردم یک شهر و مردم یک کشور ومردم یک نهاد فکری وبین مردم جهان که باعث میشود برای این اتحاد گذشتها کنند و مانند انسان کامل در کنار هم سالها خوش و خرم زندگی بگذرانند و کمال انسانی را به حد تکامل برسانند.
برای آنکه در حوزه بزرگ انسانی هم اتحاد داشته باشیم نیازمند آن است که در حوزه های کوچک همچون خانواده و شهر و ...این اتحاد رو پیدا کنیم. ولی من تا کنون کم دیده ام و به دنبال آن اتحاد جهانیی هستم که نمییابمش و به من گفته اند که روزی خواهد آمد و این اتحاد را خواهد آورد.
در مورد اینکه چرا باید متحد بود هم که میدانید نیاز انسانی مان هست و کتاب الهی مان هم انسان را به اتحاد امر کرده است و این کلام خدای بزرگیست که بهتر از خودمان بر نیازهایمان احاطه دارد.
اتحاد کجا پیدا میشود !؟به نظر من اتحاد در سینه ی ادمیان است و متجلی میشود به قیمت آنکه اندکی پا بگذارند روی بعضی از امیال زود گذرشان و آینده نگر باشند که عواقب اتحاد چیز دیگریست و هیچ جا نمیتوانند با تکروی پیدایش کنند.
و اما اتحاد شامل چه کسانی هست !؟ آیا ما باید اتحاد داشته باشیم و آنها نه !؟ آیا آنها باید حقمان را که ناشی از گذشتمان به خاطر اتحاد بی افسار مانده است بربایند و ما خوش و خندان بگویم اتحاد اتحاد!؟نه این یک نوع محصول تقلبی و چینی از اتحاد است و زود از بین میرود .همانطور که قوم من از این نوع اتحادهای ضربه های فراوان خورده است !
مسلمانان جهان اگر متحد واقعی باشند برنامه زندگی را به تمام مردم تشنه جهان عرضه خواهند کرد و متاسفانه میبینیم که یا اتحادی نیست یا از نوع تقلیبی و چینی آن موجود است میخواهید بخرید و میخواهید نخرید!!!حق با مشتریست!و اینگونه است که اتحاد تقلبی در بازار عرضه میشود و سودش به جیب شیکموهای عالم میرود.
و اما یک نوع تقلبی دیگر از اتحاد کشف شده است که پوشالیست و اندرون بسته پر زرق و برقش چیزی نیست به جز لجنزاری که اغلب نصیب شیوخ قدرت طلب کشورهای عربی و همچنان قدرتطلبان پست دیگر کشورها میشود. آنها خود را متحد میکنند با خونخواران عالم و مردم آگاه خود را میفروشند به حرص آن بسته های اتحاد پر زرق و برق پوشالی و فکر میکنند که چیزی عایدشان میشود ولی چیزی جز لجن مذکور در پشت آن اتحاد نیست که همه به چشم دیده ایم عاقبت این کور چشمان را همانند صدامها و قزافیها و ...
و اما ایا هاچ کوچولوی من اتحاد را میابد!؟هاچ کوچولوی وجود من فعلا به دنبال اتحاد در محدوده های پایینتر است و تلاش میکند و میداند که با پیدا کردن این اتحاد کوچولوها اون اتحاد بزرگ هم با ظهور منجی انسانها پیدا خواهد شد.کار مشکلیست یافتن این اتحادهای کوچک و تا تفکرها نخواهند در ساخت اتحاد خود کفا شوند مجبور خواهند بود اتحادی نداشته باشند یا اتحاد وارد کنند که تقلبیست. ولی هاچهای آگاه همچنان میگردند و امیدوارند به یافتن این اتحادها .شما نیز هاچ وجودتان را بفرستید به دنبال اتحاد تا شاید پیدا کند و ما نیز از آن بهره ای بریم.
همه شاید داستان هاچ زنبور عسل رو شنیده ایم یا شاید هم کارتونیش را دیده باشیم. بستگی دارد به اینکه بچه های دیروز هستیم یا بچه های امروز!
هاچ زنبور کوچولویی بود که به دنبال مادرش میگشت و در آخر هم پیدایش کرد.اما چه ربطی دارد به چراغونی پارسال ؟میخواهم چی بگویم؟یعنی یاد بچگیهایم افتاده ام!؟یا کودک درونم فعال شده است!؟
مساله اینست که هممون در وجودمان هاچ کوچولوی جستجوگری داریم که در تمام عمر میگردد به دنبال چیزهایی که برایش مادرانه مهربان باشد.در این قسمت هاچ کوچولوی وجودمان را به دنبال اتحاد میفرستیم که خیلی وقت است اثری ازش نیست یا کمرنگ و تقلبی شده است.شاید هم مدل چینی اش به بازار آمده باشد و ما خریده باشیم!
از بچگیمان از خوبیهای اتحاد زیاد شنیدیم و برایمان شده آدم خوبه قصه ها!ولی هر چه میگردم اتحاد کامل را پیدا نمیکنم!
به بعضیها که دارند حسودیم میشود.غصه ام میگیرد مثل هاچ کوچولو !میفتم به دنبال آدم خوبه قصه ها.از آنجایی که به یاد دارم و یا از پدر بزرگها شنیده ام قوم من یعنی هزاره تو افغانستان این یه قلم جنس رو یا کم داشتن یا تقلبی و مدل چینیش را!و این آزار دهندست برای من و شما که برای پیشرفت و ارامش به اتحاد نیاز داریم.طعم اتحاد را گه گاهی چشیده ایم ولی یا زود گذر بوده است و یا ناقص !
اما به راستی اتحاد چیست!؟حوزه ی آن کجاست!؟چرا باید متحد بود!؟اتحاد کجا پیدا میشود ؟اتحاد شامل چه کسانی میشود؟آیا هاچ کوچولوی وجود من میتواند ان را بیابد!؟
از ادم بزرگا شنیده ام که اتحاد یعنی همدلی و همبستگی در حوزه های مختلف از جمله اتحاد بین اعضای خانواده وبین مردم یک محل و مردم یک شهر و مردم یک کشور ومردم یک نهاد فکری وبین مردم جهان که باعث میشود برای این اتحاد گذشتها کنند و مانند انسان کامل در کنار هم سالها خوش و خرم زندگی بگذرانند و کمال انسانی را به حد تکامل برسانند.
برای آنکه در حوزه بزرگ انسانی هم اتحاد داشته باشیم نیازمند آن است که در حوزه های کوچک همچون خانواده و شهر و ...این اتحاد رو پیدا کنیم. ولی من تا کنون کم دیده ام و به دنبال آن اتحاد جهانیی هستم که نمییابمش و به من گفته اند که روزی خواهد آمد و این اتحاد را خواهد آورد.
در مورد اینکه چرا باید متحد بود هم که میدانید نیاز انسانی مان هست و کتاب الهی مان هم انسان را به اتحاد امر کرده است و این کلام خدای بزرگیست که بهتر از خودمان بر نیازهایمان احاطه دارد.
اتحاد کجا پیدا میشود !؟به نظر من اتحاد در سینه ی ادمیان است و متجلی میشود به قیمت آنکه اندکی پا بگذارند روی بعضی از امیال زود گذرشان و آینده نگر باشند که عواقب اتحاد چیز دیگریست و هیچ جا نمیتوانند با تکروی پیدایش کنند.
و اما اتحاد شامل چه کسانی هست !؟ آیا ما باید اتحاد داشته باشیم و آنها نه !؟ آیا آنها باید حقمان را که ناشی از گذشتمان به خاطر اتحاد بی افسار مانده است بربایند و ما خوش و خندان بگویم اتحاد اتحاد!؟نه این یک نوع محصول تقلبی و چینی از اتحاد است و زود از بین میرود .همانطور که قوم من از این نوع اتحادهای ضربه های فراوان خورده است !
مسلمانان جهان اگر متحد واقعی باشند برنامه زندگی را به تمام مردم تشنه جهان عرضه خواهند کرد و متاسفانه میبینیم که یا اتحادی نیست یا از نوع تقلیبی و چینی آن موجود است میخواهید بخرید و میخواهید نخرید!!!حق با مشتریست!و اینگونه است که اتحاد تقلبی در بازار عرضه میشود و سودش به جیب شیکموهای عالم میرود.
و اما یک نوع تقلبی دیگر از اتحاد کشف شده است که پوشالیست و اندرون بسته پر زرق و برقش چیزی نیست به جز لجنزاری که اغلب نصیب شیوخ قدرت طلب کشورهای عربی و همچنان قدرتطلبان پست دیگر کشورها میشود. آنها خود را متحد میکنند با خونخواران عالم و مردم آگاه خود را میفروشند به حرص آن بسته های اتحاد پر زرق و برق پوشالی و فکر میکنند که چیزی عایدشان میشود ولی چیزی جز لجن مذکور در پشت آن اتحاد نیست که همه به چشم دیده ایم عاقبت این کور چشمان را همانند صدامها و قزافیها و ...
و اما ایا هاچ کوچولوی من اتحاد را میابد!؟هاچ کوچولوی وجود من فعلا به دنبال اتحاد در محدوده های پایینتر است و تلاش میکند و میداند که با پیدا کردن این اتحاد کوچولوها اون اتحاد بزرگ هم با ظهور منجی انسانها پیدا خواهد شد.کار مشکلیست یافتن این اتحادهای کوچک و تا تفکرها نخواهند در ساخت اتحاد خود کفا شوند مجبور خواهند بود اتحادی نداشته باشند یا اتحاد وارد کنند که تقلبیست. ولی هاچهای آگاه همچنان میگردند و امیدوارند به یافتن این اتحادها .شما نیز هاچ وجودتان را بفرستید به دنبال اتحاد تا شاید پیدا کند و ما نیز از آن بهره ای بریم.
سلام دوستان
یه خبر توپ توپ توپ
من قبلا هم گفتم اساتید خیلی خوب ایرانی دارم که باهم رفاقت داریم و مسائل و مشکلاتمو هم میشنون و برای رفعش راهنماییم میکنن و کمک هم میکنن
این یکی خیلی برام جالب بود که دکتر زیبا کلام از اساتید بزرگ ایرانی مشکلات مهاجرین رو درک کرده و نامه ای سرگشاده به جناب رئیس مهور جمهوری اسلامی ایران نوشته و از مشکلات مهاجرین به خصوص دانشجویان گفته
دمش گرم
خیلی خیلی دمش گرم
با شنیدن این خبر کلی ذوق کردم و با اینکه قبول داشتم ولی دیدم که انسانهای شریفی هستن که به فکر ما نیز باشن
تو ادامه مطلب نامه سر گشاده ایشون رو پست کردم
بخونین و برای سلامتیش و توسعه تفکرش دعا کنین
باشد که به سخنان ایشون توجه کافی صورت بگیرد
باز هم دمش گرم
میدانی چیست!؟
فکر کردی خیلی زرنگی!؟
با تو هستم هستی !
روزگارم را بهر دل خویش میچرخانی
مگر من دل ندارم!؟
دلم را از صدای چکاوکها هم زده ای!
این چه روز است !؟
که نداریم گل و نداریم بلبل
میخواهم نابودت کنم!
با ضربه شستی از ته دلم!
جوری بر سرت بکوبم داغ غمهایم را
که دگر هوس نکنی بازی با دل را
میبینی !؟
حال معترض خوش نیست !
دلم را خون کرده ای از خودت دنیا !
گر تو را نابود کنم دل من راضی شود آیا!؟
نشاید !
که جرم تو بسیار سنگین است!
هر روز مدرکی آید ز جرمهایت
و ما نداریم حکم
و نداریم مجری قانون
که نابودت کند با اشد مجازات!
خدایا برسان مجری را
دوستان ضمن تسلیت و تبریک به خانواده های شهید پرور افغانستان
خبری به دستمان رسیده که لیست اسامی 5000نفر از شهیدان دوران دیکتاتوری کومونیستی در افغانستان بین سالهای 57 و 58 به دست سازمان خبیث اگسا در رسانه های افغانستان منتشر شده که در این بین از بزرگانی چون آیت الله مصباح و... هم نام برده شده .
برای دستیابی به این لیست کلیک کنید
و همچنین خبر رسیده که پیکر مقدس 40 شهید از مدافعان حرم حضرت زینب (س) به دست خانوادهای بزرگوارشون تحویل داده شده
ضمن تبریک و تسلیت به خانواده های این بزرگواران برایشان از خداوند منان صبر و بردباری میخواهم و انشالله یادشان گرامی و راهشان جاوید باد
و همچنین طبق خبری دیگر تعداد زیادی مهاجر افغانستانی در کشور سوریه در محاصره ی سپاه تکفیری هستن که تعداد زیادی از آنها را کودکان و زنان تشکیل میدهند
خدایا این فقط گوشه ای کوچک از درد ملت من است ملتهایی هم هستن که دردشان خیلی بیشتر از ماست
الهم عجل لولیک الفرج
آمین یا ربالعالمین